Quantcast
Channel: .::| تو |::.
Browsing latest articles
Browse All 10 View Live

دو راهی

دلم شور میزند گاه و بی گاهیگویی مانده ام بر سر دوراهییکی راه بسیار وسوسه انگیزراهی پر از لذت و شور و دل انگیزراهی به سوی عالمی دورتر از خیلیجایی که مجنون فراموش می کند لیلیلیک مرا میل سفر به این ره...

View Article



چه باشد گر نگارینم بگیرد دست من فردا

چه باشد گر نگارینم بگیرد دست من فرداز روزن سر درآویزد چو قرص ماه خوش سیمادرآید جان فزای من گشاید دست و پای منکه دستم بست و پایم هم کف هجران پابرجابدو گویم به جان تو که بی‌تو ای حیات جاننه شادم می‌کند...

View Article

جلوه جواله

این همه جلوه و در پرده نهانی گل منوین همه پرده و از جلوه عیانی گل منآن تجلی که به عشق است و جلالست و جمالو آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل مناز صلای ازلی تا به سکوت ابدییک دهن وصف تو هر دل به زبانی گل...

View Article

اگر چه رند و خراب و گدای خانه به دوشم

اگر چه رند و خراب و گدای خانه به دوشمگدائی در عشقت به سلطنت نفروشماگر چه چهره به پشت هزار پرده بپوشیتوئی که چشمه نوشی من از تو چشم نپوشمچو دیگجوش فقیران بر آتشم من و جمعیگرسنه غم عشقند و عاشقند به...

View Article

مفشان سر زلف خویش سرمست

مفشان سر زلف خویش سرمستدستی بر نه که رفتم از دستدریاب مرا که طاقتم نیستانصاف بده که جای آن هستتا نرگس مست تو بدیدماز نرگس مست تو شدم مستای ساقی ماه‌روی برخیزکان آتش تیز توبه بنشستدر ده می کهنه ای...

View Article


مثه خوابی…مثه رویا

مثه خوابی…مثه رویا مثه آرامش دریا مثه آسمون آبیآرومی وقتی که خوابی مثه پروانه نجیبی تو یه رویای عجیبی مثه یاسای تو باغچه مثه آینه تو تاغچه مثه چشمه ی زلالی انگاری خواب و خیالی. . . . بی تو من موندم و...

View Article

شب است

شب است،شبی بس تیرگی دمساز با آن.به روی شاخ انجیر کهن « وگ دار» می خواند، به هر دمخبر می آورد طوفان و باران را. و من اندیشناکم. شب است،جهان با آن، چنان چون مرده ای در گور.و من اندیشناکم باز:ـــ اگر...

View Article

ای به بر کرده بی وفایی را

ای به بر کرده بی وفایی را..........منقطع کرده آشنایی رابر ما امشبی قناعت کن..........بنما خلق انبیایی راای رخت بستده ز ماه و ز مهر..........خوبی و لطف و روشنایی رازود در گردنم فگن دلقی..........برکش...

View Article


تن را بگذار تا شوم من جانت

تن را بگذار تا شوم من جانت جان در باز تا شوم جانانت از پای درآی تا بگیرم دستت با درد بساز تا شوم در مانت  (فیض کاشانی)

View Article


چشم ها را باید بست

دنیا را نباید دیددروغ را باید میزبان بودراست بیچاره به کجا مهمان بود؟گر نداری سیم و زردوست تو را باز گول خواهد زدمحبت را نباید باور کردوای از او که چه ها با من کردآری، زیر باران باید سردخداحافظ گفت و...

View Article
Browsing latest articles
Browse All 10 View Live




Latest Images